• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

طلبه بیچاره تو گمان میکنی اهل الله و اهل معارفی ؟!

20 مرداد 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


بیچاره تو گمان میکنی اهل الله و اهل معارفی ؟
این نیز از تلبیسات نفس و شیطان است که تو را سرگرم به خود کرده و از خدا غافل کرده و به مشتی مفاهیم و الفاظ سر و صورت دار دل خوش کرده . در مقام علم دم از تجلیات ذاتی و اسمائی و افعالی می زنی ، و عالم را از حق می خوانی ، و همه موجودات را از جلوات حقَ می گویی  و در مقام عمل با شیطان شرکت می کنی و به آدمزادگان سرکشی و تکبر می کنی . پیش اهل معرفت این تکبر به حق تعالی است. آن علم معارفی که در انسان به جای فروتنی و خاکساری ، سرکشی و تدلّل ایجاد کند ، آن پس مانده ابلیس است. این اصطلاحات اگر این نتیجه را در انسانی حاصل کند از تمام علوم پست تر است، زیرا که از آن علوم دیگر توقع نیست که انسان را الهی کند و صاحبان آن علوم نیز چنین دعوائی را ندارند.پس آنها به سلامت نزدیک ترند. لااقل این عجبِ موجب هلاکت که _ از خواص ابلیس است _ در آنها پیدا نشده و وسیله معرفة الله آنها را از ساحت مقدس حق تعالی دور نکرده!
…….
اگر حکیمی یا فقیهی یا محدّث و مفسّری ، ببین از این علوم در قلب تو چه یادگاری هایی مانده و چه ثمراتی از این علوم در درخت وجود
تو پیدا شده.علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : سَرِ علم  تواضع است. اگر در تو تواضع و فروتنی پیدا شده است شکر کن و در ازدیاد آن بکوش.
…….
هیچ گاه به کمالات خود مغرور نشو که غرور از شیطان است. همیشه به خود بدبین باش و از سوء عاقبت در ترس و هراس باش. و اگر دیدی در تو از این علوم اعجاب و خودبینی و خودپسندی حاصل شده است ، بدان که طعمه ی ابلیس شدی و از راه سعادت دور افتادی. و آن گاه نظر کن ببین جز پاره ای اصطلاحات بی مغز چه در دست داری ؟ آیا می توان با این اصطلاحات ، ملائکة الله غِلاظ و شِداد را جواب داد ؟ آیا می شود با هیولی و صورت و معانی حرفیّه و مانند اینها ، خدای عالم را بازی داد؟
گیرم در این عالم که کشف سرایر نمی شود ، بتوان به بندگان خدا تدلّل و تکبر کرد و با آنها با تحقیر و توهین رفتار کرد ، آیا میتوان در قبر و قیامت هم باز با همین پای چوبین رفت و از صراط هم می توان با همین پای چوبین گذشت؟علم قرآن و حدیث باید  اصلاح حال تو را کند و اخلاق دوستان خدا را در تو ایجاد کند ، نه پس از پنجاه سال تحصیل علوم دینی به صفات شیطانی تو را متّصف کند !
به جان دوست قسم که اگر علوم الهی و دینی ،  ما را هدایت به راه راستی و درستی نکند و تهذیب باطن و ظاهر ما را نکند ،  پست ترین شغل ها از آن،  بهتر است
. چه که شغل های دنیوی نتیجه عاجلی دارند و مفاسد آنها کمتر است ، ولی علوم دینی اگر سرمایه تعمیر دنیا شود ، دین فروشی است و وزر و وبالش از همه چیز بالاتر است.

امام خمینی(ره)




 1 نظر

ای طلبه مفاهیم !

15 مرداد 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


ای طلبه مفاهیم ! ای گمراه حقایق ! قدری تأمل کن ببین چه داری از معارف؟ چه اثری در خود از حق و صفاتش می بینی ؟ علم موسیقی و ایقاع شاید از علم تو دقیق تر باشد ،هیئت و مکانیک و سایر علوم طبیعی و ریاضی در اصطلاحات و دقت علم با تو همدوش است ، همان طور که آنها عرفان بالله نمی آورد ، علم تو هم تا محجوب به حجاب اصطلاحات و پرده ی مفاهیم و اعتبارات است ، نه از او کیفیتی حاصل شود نه حال. بلکه در شریعت علم علوم طبیعی و ریاضی از علوم شما بهتر است ، زیرا که آنها نتیجه ی خود را میدهد و از شما بی نتیجه یا به عکس نتیجه میدهد! مهندس نتیجه ی هندسه را و زرگر نتیجه ی صنعت خود را می برد ، شما از نتیجه ی دنیایی باز مانده به نتیجه ی معارف هم نرسیدید ، بلکه حجاب شما غلظتش بیشتر است. تا صحبت احدیت در پیش می آید ، یک ظلمت بی انتهایی تصور می کنید ! و تا از حضرت اسماء و صفات سخنی می شنوید یک کثرت لا یتناهی در نظر می آورید! پس راهی به حقایق و معارف از این اصطلاحات پیدا نشد و خود سرمایه ی افتخار و تکبر بر علمای حقه گردید. معارفی که کدورت قلب را بیفزاید معارف نیست. وای بر معارفی که آخر امر صاحبش را وارث شیطان کند ، کبر از اخلاق خاصه ی شیطان است.او به پدر تو آدم کبر کرد ، مطرود درگاه شد ، تو که به همه آدم  و آدم زاده ها کبر می کنی نیز مطرودی ، از اینجا حال سایر علوم را بفهم !!!

امام خمینی(ره).




 4 نظر

تفاوت استعدادها

04 خرداد 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


جناب آقای سها میفرماید : ” از استادمان جناب الحاج الشیخ محمد الخراسانی که به سالیانی دراز ملازم آن بزرگوار (آقای قاضی) بوده است شنیدم که فرمودند :(مرحوم آقای قاضی شبها مجلس اخلاق داشتند و چراغ روشن نمی کردند و به همان تاریکی بعضی از علماء نجف که اهل باطن بودند به آن مجلس حاضر می شدند و غالبأ صحبت در “معرفة النفس” بود و تهذیب اخلاق و صحبت عرفان هم می فرمودند و لکن بیشتر درهمان  معرفت ذات انسان  و خودشناسی بود و اگر ناشناسی وارد می شد صحبت را تغییر می دادند و  در اطراف زیارت سید الشهدا (علیه السلام) صحبت می فرمودند و می فرمودند که استعدادات مختلف است ، هر حرفی را به هر کسی نمی شود گفت -قدس الله سره العزیز-).

———————–
در بین ما طلبه ها هم استعدادها متفاوت است بعضی ها میشوند آقای قاضی(رحمة الله علیه) ، بعضی ها هم در راهند و بعضی ها هم استعدادشان کم … اما خدا را شکر همین که در طریق طلبگی اند…




 1 نظر

طلبگی عین بندگی ست.

13 اردیبهشت 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


باید از زندگی بزرگانی که در این راه ط
لبگی کردند و بندگی سخن برانم باید از آنها بگویم .
که ما خود هیچ نداریم اما باید از آنها گفت که دارای زمان خود بودند اگر چه
بی نیاز بودند از داشتن ها و نداشتن ها . هر چه از اینجا به بعد از زندگی بزرگان به لطف پروردگار تحریر میکنم غرض است از برای شناساندن طلبگی و بندگی برای مشتاقانش که بندگی عین طلبگی ست و طلبگی عین بندگی. که تفقه در دین ، جستجوی دین و یاد گرفتن آموزه های دین وظیفه ی هر بنده ای ست …



 1 نظر

طلبگی را در اینها جست و جو کنید !

29 فروردین 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


اگر میخواهید از عالم طلبگی سر در بیاورید و حال طلبه ها را بدانید به من و امثال من نگاه نکنید، و طلبگی را در امثال من جست و جو نکنید…
اگر قصد کردید سری به دنیای طلبگی بزنید آن را در زندگی امثال من جست و جو نکنید که اگر جست و جو کردید و کوتاهی دیدید ، مقصر را عالم طلبگی و طلبه بودن ما ندانید! اگر دوست داشتید که سری به این عالم بزنید سری به زندگی علامه طباطبایی ها  بزنید ، نگاهی به یک گوشه ای از زندگی بزرگمرد وادی ما ، آیت خدا محمد تقی بهجت بیندازید. سید علی آقای قاضی ، عارفی که گفتند به جایی رسید که جز خدا کسی از مقامش با خبر نشد… از احوالات اینها با خبر شوید… طلبگی را در اینها جست و جو کنید طلبه را در اینها پیدا کنید . امثال ما را رها کنید که اگر از ما قصور دیدید قصوراتمان را به پای عالم پاک طلبگی امضاء نکنید … عالم طلبگی خالی از قصور است اگر قصوری هست از طلبگی کردن امثال ماست… طلبه ی حقیقی ، عارفی ست که از شوق در محضر خداوند سر از پا نمیشناسد ، عاشقی ست که جز مناجات با خدا و جز کلام با خدا لذت بخش تری پیدا نمیکند ، آشنایی ست که جز درگاه خدا  درگاهی نمیشناسد… صاحب فضایل است . حلمش به او جز مدارا کردن با مخلوقات خداوند راه دگر نشان نمیدهد…سعه صدرش ، زبان نرمش،روی خوشش وسعت مهر و محبتش راه دگر نشانش نمیدهد. طلبه را با این عیارها بسنجید اگر اینها را در او نیافتید خرده بر عالم طلبگی نگیرید، آن که نامش را طلبه گذاشته اند هنوز طلبه نشده…


 3 نظر

حرفهایی از عالم طلبگی

28 فروردین 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


بسم الله الرحمن الرحیم
حرفهایی از عالم طلبگی…
گر چه از طلبگی کسی باید سخن براند که حقیقتأ طلبه باشد…
و گرچه  به لطف بی دریغ پروردگار ما هم در این کوی ساکنیم 
اما حاشا که ما این جسارت را به عالم طلبگی کنیم …
اما اگر خدا بخواهد میخواهیم اینجا قلمی بزنیم ….
مرکبش هم از دریای طلبه ها …
و کاغذش هم از صفحه به صفحه  زندگی هر بزرگوارشان. و به قول حافظ :
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم    بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق  که در این دامگه حادثه چون افتادم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود   آدم آورد در این دیر خراب آبادم
سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض    به هوای سر کوی تو برفت از یادم

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم



 3 نظر
  • 1
  • 2
  • 3

آرشیوها

  • شهریور 1393 (1)
  • تیر 1393 (1)
  • اردیبهشت 1393 (1)
  • اسفند 1392 (2)
  • بهمن 1392 (2)
  • دی 1392 (1)
  • آذر 1392 (3)
  • مهر 1392 (3)
  • مرداد 1392 (4)
  • خرداد 1392 (1)
  • اردیبهشت 1392 (1)
  • فروردین 1392 (2)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس