حدیث فراق

11 دی 1392 توسط گفته ها و ناگفته های یک طلبه


دلم خداخدا میخواهد…
دلم (لااله الاالله) ای برخاسته از جان یک موحد بینا به حقایق ، می خواهد
دلم حضور و محضر امام می خواهد
دلم یک نماز توحیدی خواندن می خواهد
دلم آیینه شدن می خواهد…
پروردگار…


مطلب قبلی
مطلب بعدی
 15 نظر

کلیدواژه ها: لااله الا الله لقاءالله

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: 313 [عضو] 

می پرسید : مانند حضرت زهرایی باشیم که از نابینا رو می گرفت یا مانند حضرت زهرایی که در مسجد خطبه می خواند؟
و چه زیبا جواب می داد : گاهی لازم است از نابینایی رو بپوشانی و گاهی لازم است در مسجد خطبه بخوانی. حضرت زهرایی باش…

1392/12/12 @ 19:18
نظر از: گیلان غرب [عضو] 
گیلان غرب

سلام بزرگوار ممنون از وبلاگ خوبتون
پاینده باشید.
———-
سلام خواهرجان
ممنون عزیزم…

1392/12/10 @ 15:02
نظر از: 313 [عضو] 

سلام عزیزم. از کم سعادتی ماست.
ممنونم از حضور شما
.
.
.
دل به داغ بي كسي دچار شد نيامدي …
چشم ماه و آفتاب تار شد نيامدي …
سنگهاي سرزمين من در انتظار تو زير سم اسبها غبار شد نيامدي …
اي بلندتر زکاش و دورتر زکاشکي روزهاي رفته بيشمار شد نيامدي…
عمر انتظار ما حکايت ظهور تو قصه بلند روزگار شد نيامدي …
———
سلام عزیزجانم
بزرگوارید…مِن باب احوالات عرض میکنم…
ممنون از این شعر زیبا…
در پناه حق

1392/12/04 @ 20:02
نظر از: زارع [عضو] 

سلام دوست عزیزم
ممنون ازتذکرت
راستی این شعر تقدیم به تو می دونی من عاشق شعرم
این شعر روازش خوشم اومد برا تو گذاشتم
امیدوارم خوشت بیاد
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

خواجه حافظ شیرازی
————
سلام عزیزخواهر
بسیارممنون…
فکرکنم شما هم مثل من حافظ خوانی داری هر شب…

1392/11/05 @ 02:56
نظر از: 313 [عضو] 

زشت گفتاری ناشی از ستمکاری و ستمکاری در آتش است

(جهادالنفس،ح689)

1392/11/03 @ 14:45
نظر از: زارع [عضو] 

سلام دوست عزیز
آخرش امروز امتحاناتمون تموم شد نمی دونی هنوز گیج می زنم
شما چطور امتحان نداشتی ؟
تازه من امتحان اینجا رو تموم کردم کلاس مداحی هم می رم از
فردا امتحان مداحیم هم شروع می شه فکر کن چه حالیم البته اینجا
دیگه برام اصلا نمره مهم نیست فقط قبول بشم کافیه .
در ضمن ممنون عزیزم که مرا فراموش نمی کنی با اینکه من خیلی کم
لطفم .
موفق باشی خانمی
——-
سلام عزیزجان
ایام بعد از امتحانات گوارای وجودتون…
خواهش میکنم…شما کم لطف نیستی ما کم سعادتیم خواهرجان!
من تمام امتحاناتم در عرض یک هفته بود، البته + فرجه قبلی!
خب خدا رو شکر قراره مداح اهل بیت بشید…مداحی هم برای خودش
عالمی داره…

1392/11/02 @ 17:30
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام بیداری جان. باشه عزیز پس پنج شنبه ساعت 8 شب
به دوستان خبر بدید. شاد باشید و سلامت
———
سلام عزیزم
چشم…
ممنون خواهرجان…

1392/10/30 @ 21:58
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام عزیز خبر ندادید برای موافقت سه شنبه
پیشنهاد بنده سه شنبه اول بهمن ساعت 8.
اگر زحمتی نیست به دوستان خبر بدهید من هم در
پرتال دعوت نامه می ذارم.
اگر مخالفید تا 9 و ده ام خبر بدید/ در پناه حق
——–
سلام خواهری جان
حقیقتأ مسافر از راه رسیده، از راه رسیده و این
دسته حسابی بند شده…
اگر شما اجازه بدید حضور در پرتال را به چند روز دیگه
موکول کنیم.و راستی صداقت جان من باید رمز کاربری رو
از خانم عابدیان بگیرم چون تا الان وارد پرتال نشدم…
یاعلی

1392/10/30 @ 19:11
نظر از: زارع [عضو] 

سلام دوست عزیزم
این روزها با امتحانات که فرصت سر خاروندن هم نیست
دارم روز شماری میکنم که کی بشه امتحانات تمام بشه
آخه خیلی خسته شدم برا همین اصلا فرصت سرزدن به وبلاگم
کم برام پیش می آد.
ممنون گلم که تو از من یاد میکنی
موفق باشی
———-
سلام خواهرجان.
تموم میشند ان شاالله…
عزیزم … ان شاالله شما هم موفق باشی…

1392/10/28 @ 12:11
نظر از: عطر اخلاص [عضو] 

سلام‌خانوم
مبارکه،هم،ایام‌و‌هم‌خونه‌تکونی
دل‌منم‌میخواد….
چند‌وقتیه‌یکم‌سرم‌شلوغ‌بود،آهسته‌میام‌و‌میرم‌اما‌هستم.
اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم
———–
سلام عزیزم
شما باشید ولو آهسته آهسته…

1392/10/28 @ 10:09
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام بیداری جان
از این که جویای احوال ما هستید سپاسگذارم. من هم برای شما از صمیم
قلب آرزوی موفقیت در تمام مراحل زندگی و از جمله تحصیل را دارم.
منتظر اول بهمن پایان امتحانات می مانم.
موفق باشید
———
سلام عزیزم
زنده باشی و برقرار…

1392/10/23 @ 18:03
نظر از: مرادی [عضو] 

سلام دوست عزیز
ممنون از محبتتون .
همین طور که می دونید الان وقت امتحاناته و البته مشکل
دیگه ای هم دارم نمی تونم زیاد بیام.
ولی پیام دوستان باعث دلگرمیه .
التماس دعای فراوان
اللهم عجل لولیک الفرج

1392/10/19 @ 11:26
نظر از: 313 [عضو] 

خوشبختي ما در سه جمله است :

تجربه از ديروز، استفاده از امروز، اميد به فردا

ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم :

حسرت ديروز، اتلاف امروز، ترس از فردا…!

1392/10/17 @ 22:31
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام مهربانم!خیلی اسم با مسمایی شده اسم وبلاگتون. پیامتون رو در اتاق
فکر مجازی دیدم،فکر کنم قبل از این که امتحانات تموم بشه دست به کار
شده اید و واقعا به دنبال تحولی اساسی هستید،برای شما و همسرتان که
پیشقدم برای این کارخیر شدید آرزوی موفقیت داریم.
—————-
سلام دوست جان
ان شاالله همیشه متحول الحال و الاحوال بشیم البته تحول از نوع معنویش ها!
ممنون عزیزم……

1392/10/17 @ 22:16
نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام
امام رضا علیه السلام:
مَنْ تَذَكَّرَ مُصابَنا، فَبَكى وَ اءبْكى لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِى الْعُيُونُ،
وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِسا يُحْيى فيهِ اءمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.
( وسائل الشّيعة ، ج 14، ص 502، ح 19693)
امام رضا (ع): هر كه مصائب ما اهل بيت عصمت و طهارت را يادآور
شود و گريه كند يا ديگرى را بگرياند، روزى كه همه گريان باشند
او نخواهد گريست ؛ و هر كه در مجلسى
بنشيند كه علوم و فضائل ما گفته شود هميشه زنده دل خواهد بود.

یا زهرا سلام الله علیها

1392/10/17 @ 09:02


فرم در حال بارگذاری ...